|

انتشارات بی بی سی فارسی منتشر کرد: ‘قرآن عبدالکریم’، مجموعه رویاهای رسولانه عبدالکریم سروش

به گزارش خبرگزاری فارس، کتاب رویاهای رسولانه عبدالکریم سروش با عنوان فرعی «قرآن عبدالکریم» نوشته عبدالکریم سروش و به همت مسعود بهنود از عربی به فارسی و انگلیسی ترجمه شده و توسط انتشارات بی بی سی فارسی در 835 صفحه و با شمارگان 5000 نسخه منتشر شد.

مسعود بهنود در شرح این کتاب می نویسد: این کتاب یکی از مهمترین و شاید مهمترین بازخوانی دینی و اثر روشنفکری اسلامی است که در سده های اخیر انتشار یافته و در محافل فرهنگی و ادبی و نیز نزد مورخان و وقابع نگاران که درباره روشنفکری دینی و اسلامی به تحقیق و پژوهش پرداخته اند مطرح و محل مراجعه و اعتنا خواهد بود. در این کتاب عبدالکریم سروش دهه ها رویاهای رسولانه خود را در غالب دستورات خداوندی و زبان وحی می نویسد. از جمله در این کتاب به وقایع اخیر انقلاب ایران، فروپاشی کمونیسم، و جنبش اصلاحات در ایران هم اشاره شده است.

کتاب از ۶۴ سرفصل یا سوره تشکیل شده است که می توان به عنوان نمونه از دیباچه و فضلیت و برتری «غری»، نماز حاجت، نماز تمام یاد کرد. بهنود در مقدمه توضیحاتی درباره متن اصلی کتاب آورده و درباره آن می نویسد همانطور که قرآن کلام محمد است، قرآن عبدالکریم هم کلام عبدالکریم سروش است.

تقریبا بیست سال از طرح «قرآن: کلام محمّد(ص)» دکتر عبدالکریم سروش می‍گذرد. وی نخست در کتاب بسط تجربه نبوی و سپس ده سال بعد، در مصاحبه با رادیو هلند، و مکاتباتی با مشایخ و مراجع عظیم شان و روحانیون فاضل و عالم ایران داشت، دعوی اصلی خود را بر اینکه قرآن تجربه و تألیف محمّد(ص) است–و البته بر همان قیاس که می‍گوییم قرآن معجزه محمّد(ص) منظور این است که قرآن اثری بس سترگ و عظیم است و منظور این نیست که دروغ است یا بی خاصیت است یا معجزات و حواصی ندارد بلکه حاصل ذهن پویا و تخیّل خلّاق و عقل فعّال و تجربه های اشراقی و آفاقی و انفسی و کنفاسی و انصافی او به عنوان بهترین و جامع ترین و عظیم ترین و وزین ترین راهنمای بشری تا زمان حاضر است–را مطرح نمود.

در مقدمه این کتاب آمده: قرآن. کلام محمّد(ص) است و چه کلامی! زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست. مادامی که دست خداوند را در وحی مستقیماً در کار ببینیم و قرآن محمّد(ص) را در تجربه وحی، منفعل محض بشماریم و قرآن را محصول علم بیکران باری تعالی بدانیم، معضلات کنونی هیچ‍گاه حلّ نخواهد شد. کافی است که ورق را برگردانیم و انسانی الهی را فاعل و خالق این اثر سترگ ببینیم که با همه «انسانیّت»اش در قرآن نشسته است و هر چه می‍گوید و میبیند، تجربه ای از افق دید او و در خور ظرفیت خرد و خیال او، و با فاعلیّت تامّ و تمام اوست؛ آن‍گاه مسئله «کلام الهی» حلّ و منحلّ خواهد شد و کلام محمّد(ص) به جای کلام خدا خواهد نشست و پستی و بلندی های بلاغت و ورود فرهنگ عربی و قصور و فتور علمی و ظهور چهره بشری خداوند در قرآن، و ورود دعاهایی در قرآن چون سوره حمد (که گفته اند قرآن صاعدست)، تبیین مطبوع و معقول خواهد یافت، و معلوم خواهد شد که همه اینها مقتضای انسان بودن مؤلّف آن دفتر فاخر است که احوال و اطواری متغیّر دارد، و گاهی بر طارم اعلی می‍نشیند و گاه تا زیر پای خود نمیبیند و با فروتنی تمام میگوید که «من بشری هستم چون شما که دچار وحی می‍شوم». شرط نیست که «یُوحی اِلَیّ» را ببینیم و «اَنا بشرٌ مِثلُکُم» را نبینیم. این قرآن اگر وحی است که هست، وحی است که بشریت و محدودیت محمّد(ص) در سراپای آن ریزش و پویش دارد و چون خون در عظام و عروق آن جاری است؛ و چنانکه در جای دیگر آورده ام: خدا محمّد را تألیف کرد و محمّد قرآن را. وحی البته حقیقتی است که درجات دارد و از زمین گرفته تا زنبور و مادر موسی و محمّد(ص) را فرا می‍گیرد (به تصریح قرآن). عارفان نیز از تجربه الهام و وحی دم می‍زدند و نصیب بردن از آن نعمت را با افتخار و ابتهاج اعلام میکردند. عمده، محصول وحی است که نشان میدهد چنان مدّعیاتی رواست یا ناروا. به فرموده عیسی(ع) درخت را از میوه اش می‍شناسند، و به قول حافظ:
نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتدتذرو طرفه من گیرم که چالاکست شاهینم.

پایان خبر/

URL کوتاه: https://www.farcenews.com/?p=648

نویسنده در تاریخ 15 سپتامبر 2017. در زیر مجموعه اندیشمندان اسلامی, پاسخگویی مسایل شرعی, علوم اسلامی, عمومی. شما می توانید تمام پاسخ ها به این پست را دنبال کنید از طریق RSS 2.0. شما می توانید نطر ارسال کنید

ارسال پاسخ

آخرین نظرات